exploit

هیچ وقت برای تازه شدن دیر نیست!

exploit

هیچ وقت برای تازه شدن دیر نیست!

حل کردن 4 مشکل پیش پا افتاده

۱) کامپیوتر را روشن می‌کنید ولی اتفاقی نمی‌افتد.

نه چراغی، نه صدایی؛ و نه غژ‌غژ پره‌های بادبزن. اولین کاری که باید بکنید، چیست؟ قبل از هر چیز، مطمئن شوید که دو شاخه‌ی کامپیوترتان را به برق زده‌اید!
حتا اگر صد درصد اطمینان دارید که دو شاخه‌‌ی کامپیوتر را به برق زده‌اید، بازهم آن را بررسی کنید.
با این فرض که دو شاخه را به برق زده‌اید، باید این احتمال را بدهید که ممکن است منبع تغذیه‌ی کامپیوترتان خراب شده باشد. منبع تغذیه‌ی کامپیوتر، جعبه‌ا‌ی فلزی است که در پشت کامپیوتر و در بالای سایر قطعات قرار گرفته است. این جعبه‌ی فلزی معمولاً با چهار پیچ در جای خود محکم شده و کابل برق به آن وصل شده است. یک بادبزن هم در پشت این جعبه وجود دارد که هوا را به بیرون می‌فرستد.

یک سری سیم‌کشی‌های رنگ به رنگ از منبع تغذیه‌ی کامپیوتر بیرون می‌آید. در انتهای بعضی از سیم‌ها فیش‌های خاصی تعبیه شده ‌است، که به پشت درایو‌ها، بادبزن، و احتمالاً ادوات دیگر فرو می‌روند تا برق آن‌ها را تأمین کرده باشند. این سیم‌ها یک فیش خاص برای بردمادر نیز دارند. تا وقتی که فیش‌ها در مادگی مورد نظر فرو روند، هیچ اهمیتی ندارد که چه سیمی به کجا وصل می‌شود.
وقتی قاب کامپیوتر را باز می‌کنید، این سیم‌کشی‌های جورواجور می‌توانند هر آدمی را بترسانند، امّا اگر خوب آن‌ها را بررسی کنید، متوجه خواهید شد ترتیبات آن‌ها چندان هم پیچیده نیست. بهتر است از نحوه‌ی این اتصالات یادداشت بردارید، و روی فیش‌ها با یک ماژیک رنگی بنویسید که به کجا متصل شده‌اند. سیم‌ها را بیرون کشیده و منبع تغذیه را بردارید. آن را به یک فروشگاه لوازم کامپیوتری ببرید و یک منبع تغذیه با همان میزان وات مصرفی، خریداری نمایید. معمولاً بهای یک منبع تغذیه‌ی متعارف در حدود ۱۰تا ۱۵ هزارتومان است.

۲) کامپیوتر روشن می‌شود، امّا چیزی روی نمایشگرتان معلوم نیست.

به عبارت دیگر، سروکله‌ی ویندوز پیدا نمی‌شود. ممکن است مشکل‌تان مربوط به نمایشگر باشد. سعی کنید یک نمایشگر دیگر را که از کارکرد صحیح و سالم آن مطمئن هستید، به جای این نمایشگر به کار ببرید و ببینید آیا چیزی روی صفحه‌ی نمایش ظاهر می‌شود یا نه. اگر نمایشگر دوم اشکالی نداشته باشد و کارش را طبق معمول انجام داد، معلوم است که نمایشگر اوّلی از دور خارج شده است. اگر مدت ضمانت نمایشگرتان منقضی نشده باشد، بهتر است با نماینده‌ی فروش آن تماس بگیرید و خواستار رفع عیب شوید، امّا اگر دوره‌ی ضمانت نمایشگر‌تان تمام شده است، بهتر است به فکر خرید یک نمایشگر نو باشید.
هرگز پشت نمایشگر‌تان را به منظور تعمیر آن باز نکنید. خازن‌هایی که در داخلِ نمایشگرتان قرار دارند، حاوی الکتریسیته هستند. بنابراین امکان دارد -خدای ناکرده- جان‏‌تان را سر این کار بگذارید!

اگر دیدید بخاری از صفحه‌ی نمایش بلند نمی‌شود و سطح آن کاملاً تیره و تاریک است، ممکن است ایراد مربوط به کارت گرافیکی باشد. ابتدا، کارت گرافیکی را پیدا کنید. کارت گرافیکی یک بُرد است که در داخل یک چاک مخصوص در بردِ مادر فرو می‌رود. کابلی که از پشت نمایشگر آمده است، وارد درگاه کارت گرافیکی می‌شود، که از پشت کامپیوتر بیرون زده است.
اگر درگاه کارت گرافیکی، جزیی از بُرد مادر باشد، می‌گویند که کارت گرافیکی به صورت مادرزاد تعبیه شده است. شما نمی‌توانید چنین کارتی را تعمیر کنید.

فرض می‌کنیم که شما یک کارت گرافیکی جداگانه دارید، بنابراین باید مطمئن شوید که در جای خود سفت و محکم باشد. لبه‌ای که در چاکِ بُرد مادر فرو می‌رود، ممکن است به علت شُل بستن پیچ نگهدارنده‌ی کارت به بدنه‌ی کامپیوتر، از جای خود، خارج شده باشد.
اگر کامپیوتری دارید که صحیح و سالم دارد کارش را انجام می‌دهد، آن را خاموش کرده و سپس کارت گرافیکی‌اش را بیرون بکشید. این کارت گرافیکی را در کامپیوتر مسئله‌دار بگذارید!
اگر سیستم‌تان کارکرد، احتیاج به یک کارت گرافیکی جدید دارید. اما اگر کارت اضافه‌ای برای آزمایش سیستم‌تان ندارید، یک کارت ارزان‌قیمت هفت الی هشت هزارتومانی بخرید تا اگر مشکل‌تان را حل نکرد، بتوانید آن را پس دهید.
شما می‌توانید صدها هزار تومان را صرف خرید یک کارت گرافیکی کنید، امّا اگر سروکارتان فقط با نرم‌افزار‌های اداری است و احیاناً گاهی هم به اینترنت سفر می‌کنید، لازم نیست پول زیادی در این مورد خرج نمایید. کارت‌های گرافیکی گران‌قیمت بیش‌تر به درد افرادی می‌خورد که کُشته‌مُرده‌ی بازی‌های کامپیوتری هستند.

۳) اگر به طور مرتب صفحه‌ی نمایش کامپیوترتان آبی‌‌‌رنگ می‌شود، و هیچ نشانه‌ای از حیات در کامپیوتر خود نمی‌بینید، ممکن است یکی از تراشه‌های حافظه‌تان معیوب شده باشند.
به پیغامی که در صفحه‌ی آبی‌رنگ داده می‌شود دقت کنید، مخصوصاً به شماره‌ی اعداد ( منظور از صفحه‌ی آبی‌رنگ، همان صفحه‌ای است که در ابتدای بوت‌شدن کامپیوتر، ظاهر می‌گردد.) متنِ این پیغام خطا را در یک موتور جست و‌جو وارد کنید و در اینترنت به دنبال علل و عوامل آن بگردید.
به فرض آن‌که بتوانید علت آن را تشخیص دهید، حل مشکلات مربوط به حافظه تقریباً ساده است. امّا اگر نتوانستید عیب مورد نظر را پیدا کنید، می‌توانید با عوض و بدل کردن تراشه‌های حافظه از یک کامپیوتر دیگر، تراشه‌های معیوب خود را شناسایی کنید.

امّا تراشه‌ی حافظه‌ باید از همان نوعی باشد که در کامپیوترتان نصب شده است. اگر از هیچ راهی به نتیجه نرسیدید، تراشه‌ی قدیمی حافظه را به یک فروشگاه کامپیوتری ببرید. کسانی که در آن‌جا پشت پیش‌خوان ایستاده‌اند، ممکن است دل‌شان بسوزد و سالم‌بودن تراشه‌ی مزبور را امتحان کنند.
تراشه‌ها‌ی حافظه در چاک‌هایی فرو می‌روند که نزدیک خود ریزپردازنده قرار دارند. طول این تراشه‌ها حدود ۱۰ سانتی‌متر است. تراشه‌های قدیمی حافظه را بیرون آورده و با نوعی که می‌خواهید از مغازه بخرید، مطابقت دهید. قیمت تراشه‌های حافظه، بسته به نوع و سرعت‌شان، تعیین می‌شود. فقط یادتان باشد فقط از همان نوعی باشند که سایر تراشه‌های حافظه‌ی کامپیوترتان دارند.
وقتی تراشه‌ی جدید حافظه را به داخلِ چاک آن فرو می‌کنید، لازم است نیروی کمی به آن وارد نمایید. گیره‌هایی که در دو دسر تراشه‌ی حافظه تعبیه شده‌اند، وقتی که در جای خود درست قرار بگیرند، خود به خود قفل می‌شوند.

۴) اگر کامپیوترتان را بوت کردید، ولی نتوانست درایو C را بخواند،

ممکن است به علت خراب‌شدن سخت‌دیسک باشد.
اگر کامپیوتر دیگری دارید، سخت‌دیسک آن‌ها را با هم عوض و بدل کنید تا عیب احتمالی را شناسایی کنید. اگر کامپیوترتان با آن‌ سخت‌دیسک دوّم بوت شد، معلوم است که سخت‌دیسک کامپیوتر شما عمر خودش را کرده است! گاهی اوقات یک بوت مجدد ممکن است جواب دهد. ممکن است سخت‌دیسک شما هنوز آن‌قدر جان داشته باشد که بتواند گه‌گاهی بچرخد. اگر این راه جواب داد، بدون معطلی و اتلاف وقت، داده‌های خود را به یک سخت‌دیسک دیگر منتقل کنید.
یکی از کارکشته‌های این فن توصیه‌ای کرده است با این مضمون که سخت‌دیسک خود را در یک کیسه‌ی پلاستیکی دربسته قرار دهید و یک شب آن را در قفسه‌ی یخ‌ساز یخچال خود بگذارید. این ترفند در بعضی موارد جواب داده است، بنابراین ضرری ندارد که شما هم یک بار آن را امتحان کنید!

عادت کردن به نسخه‌برداری‌های مرتب از داده‌ها، در صورت بروز حوادث غیر مترقبه به نجات‌تان خواهد آمد، البته به شرطی که این نسخه‌های یدکی را روی همان سخت‌دیسک درست نکرده باشید. اگر سخت‌دیسک‌تان بسوزد و شما هم نسخه‌ی یدکی از داده‌های خود نداشته باشید، ممکن است شرکت‌هایی که می‌توانند داده‌های مهم را از روی سخت‌دیسک‌های معیوب و خراب بازیابی کنند، بتوانند به دادتان برسند.
سخت‌دیسک شما در جلوی کامپیوتر قرار دارد، چیزی به اندازه‌ی یک دفتر‌چه‌ی یادداشت که احتمالاً با چهار پیچ به بدنه‌ی کامپیوتر محکم شده است، دو پیچ در هر طرف. یک کابل برق و یک کابل (پهن) روبانی نیز به پشت سخت‌دیسک متصل شده‌اند.

سخت‌دیسک جدید را در جای خود قرار داده و آن را به عنوان سخت‌دیسک بالا‌دستی نصب کنید. سخت‌دیسک قدیمی را به عنوان سخت‌دیسک «زیر‌دست» یا «پایین‌دست» تعریف کنید.
دستورالعمل‌های همراه سخت‌دیسک جدید نحوه‌ی تعریف کردن سخت‌دیسک بالا‌دست و پایین‌دست را شرح داده‌اند. کامپیوتر را بوت کنید و سیستم‌عامل ویندوز را روی سخت‌دیسک جدید بریزید. اگر خوش شانس باشید، کامپیوتر شما سخت‌دیسک قدیمی را تشخیص خواهد داد و آن را به صورت D: شناسایی خواهد کرد. به این ترتیب بعداً می‌توانید داده‌های خود را از روی سخت‌دیسک قدیمی به سخت‌دیسک جدید انتقال دهید.
تعویض کردن سخت‌دیسک از تعمیرات دیگر کمی سخت‌تر است. در نتیجه اگر برای این کار دست‌مزد بپردازید، زیاد جای دوری نمی‌رود. از طرف دیگر ممکن است در فکر خریدن یک کامپیوتر نو باشید، بنابراین با کمی کنجکاوی، بهتر است دل‌تان را به دریا بزنید و کار تعویض سخت‌دیسک را خودتان انجام دهید تا به تدریج، این مهارت را نیز در کارنامه‌ی خود ثبت کنید.


● محدودیت‌های خود را بشناسید…

بعضی چیزها ممکن است فراتر از توانایی‌های شما باشند. برای مثال، ارتقای ریزپردازنده می‌تواند شما را به دردسر بیندازد. حتا اگر یک ریزپردازنده‌ی سریع‌تر خریده‌اید که به خوبی در برد مادر جای می‌گیرد، بازهم احتمالاً لازم است بیوس سیستم‌تان را-که هسته‌ی اصلی ورودی و خروجی مدارات و اجزای کامپیوتر را تشکیل می‌دهد- نیز ارتقاء دهید. به این کار «فلاشینگ» می‌گویند؛ یعنی بارگیری اطلاعات به منظور تغییر‌دادن بیوس. اگر فلاشینگ به درستی انجام نگیرد، کامپیوترتان احتمالاً برای همیشه از کار خواهد افتاد. بنابراین توصیه می‌کنیم که این کار را به اهل فن آن بسپارید.

گاهی اوقات هم پیش می‌آید که تعمیر یک کامپیوتر اصلاً صرفه‌ی اقتصادی نداشته ‌باشد. این روزها قیمت یک کامپیوتر معمولی نو در حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان است. چنین کامپیوتری می‌تواند تمام نیازهای دفتری شما را برآورده سازد. بنابراین، اگر با هزینه‌ی یک تعمیر ۲۰۰ هزارتومانی مواجه شدید، بهتر است نگاهی به دور و اطراف خود بیندازید. شاید چنین تعمیری، آخرین راه‌حل شما نباشد!

● آخرین وصیت‌ها...
در مورد خریدن کامپیوترهای ارزان قیمت همیشه دقت به خرج دهید. توجه داشته باشید که داشتنِ یک ضمانت خوب و معتبر در بسیاری از موارد می‌تواند نگرانی‌های شما را برطرف نماید. صرفه‌جویی در هزینه همیشه خوب است، اما باید مطمئن باشید آن‌چه را که واقعاً به آن نیاز دارید، به دست خواهید آورد.

منبع : ماهنامه کامپیوتر

Shutdown کند و راه حل‌های موجود

بحثهای متعدد نشان می دهند که کامپیوتر همیشه Hang نمی کند، بلکه سیستم به مدت زمان بسیار زیادی برای Shutdown احتیاج دارد. اغلب، علت این امر استفاده از برنامه هایی است که هنگام استارت سیستم در پیش زمینه اجرا می شوند و هنگامِ پایان کار سیستم دوباره باید بسته شوند.
ابتدا کنترل کنید که کدام برنامه در پیش زمینه در جریان است و به کدامیک از آنها لزوماً احتیاج نیست ( مانند MSN-Messenger). برای این منظور در قسمت run، عبارت msconfig را تایپ کنید. در پنجره ای که باز می شود، آن را به System Start تغییر وضعیت دهید. شما لیستی از برنامه ها را مشاهده می کنید که به صورت اتوماتیک اجرا می شوند. با حذف علامت تیک، مانع از این می شوید که استفاده و راه اندازی این برنامه در استارت مجدد، دوباره اجرا شود. در مواجهه با برنامه های سر سخت، فقط دستور پر قدرت خاتمه می تواند آنها را ببندد. به همین دلیل، Registry Editor را استارت کنید و فرمان زیر را اجرا کنید:
HKEY-CURRENT-USERControl PanelDesktop
سپس پارامتر “Wait-To Kill APP Timeout” را در نیمه راست پنجره انتخاب کنید و مقدار تنظیم استاندارد را از 20000 میلی ثانیه (20ثانیه) به 200 میلی ثانیه (2ثانیه) تغییر دهید. پایان یافتن این زمان، به پارامتر “Auto End Task” بستگی دارد که آیا Application به صورت اتوماتیک پایان می پذیرد، یا تازه پس از سؤال توسط کاربر Auto End Task به طور استاندارد مقدار صفر را دارد. این بدان معنی است که ویندوز XP منتظر پایان Application می ماند و اگر ممکن نباشد، پیغام خطا می دهد. اگر مقدار روی 1 قرار گرفته باشد، ویندوز XP بلافاصله همه Application هایی را که بی اثرند، به طور اتوماتیک می بندد.
اگر در کامپیوتر خود از کارت گرافیکی با این نوشتة روی تراشه nVIDIA استفاده می کنید (کارتهای gForce ، TNT ، MX ، Ti) ، این امکان وجود دارد که بکارگیری " Nvidia Driver Helper Service " سبب کُند کار کردن شود. در قسمت Control Panel ، آیکون Administrative Tools را باز و بعد Services را انتخاب کنید. سپس
“Nvidia Driver Helper Service” را جستجو کنید و روی آن 2 بار کلیک کنید و از درون پنجره ای که باز می شود، General را انتخاب کرده و در قسمت Startup Type ، گزینه Disable را انتخاب کنید.

گاهی پس از نصب ویندوز XP ، کامپیوتر به صورت اتوماتیک خاموش نمی شود. به عبارت دیگر عمل Shutdown انجام نمی پذیرد. در اینجا ضمن بیان علل این مشکل، راه حلهای مناسبی نیز برای رفع آن ذکر می شود.
پس از اینکه ویندوز XP را با موفقیت نصب کردید، متوجه می شوید که فرمان Shutdown به طور اتوماتیک عمل نمی کند. در حالی که در سیستم عامل های قبلی مانند Win 98 ، 2000 و Me بدون مشکل کار می کرد.
این اشکال حتی شدید تر هم می تواند بروز کند. به این شکل که ویندوز هنگام Shutdown ، به اصطلاح Hang می کند. سپس پیام
"saving your setting" بر روی صفحه مانیتور نمایان می شود و پس از آن دیگر هیچ عکس العملی را مشاهده نمی کنید. کامپیوتر از حرکت باز می ایستد و مکان نما بدون توقف، طوری که انگار به صفحه مانیتور چسبیده شده باشد، بی حرکت می ماند.
کسی که این مشکلات را نشناسد، Shutdown بی نهایت آهسته کامپیوتر پس از نصب ویندوز XP، او را سریع عصبانی می کند. اگر شما هنگام Shutdown کامپیوتر خود دچار مشکل شدید، در زیر پیشنهاد و راه حل مناسب را خواهید یافت.
صفحه تبلیغی میکروسافت که در ابتدای بالا آمدن سیستم پدیدار می شود، می تواند اولین اشکال از جانب میکروسافت باشد و سبب بروز این مشکل شود. این مشکل تحت شرایط مشخصی ظاهر می شود و به عنوان حل مستقیم مشکل، باید با تیم پشتیبانی شرکت میکروسافت تماس گرفت.
به عنوان راهکار دوم، اگر صفحه تبلیغ میکروسافت را غیر فعال کنید، امکان دارد که این مشکل حل شود. برای غیر فعال کردن این صفحه، از طریق منوی Start، قسمت Control Panel را باز کنید و در آنجا دو بار روی آیکون Users & Password کلیک کنید. در درون پنجره ای که باز می شود، قسمت "تغییر نوع صفحه کاربر" را انتخاب کنید. در صفحه بعدی، کلیک Use Welcome Page را از بین ببرید. به واسطه کلیک روی قسمت Option Save، تنظیمات و تغییرات ضبط می شوند و شما هنگام ظاهر شدن مجدد صفحه تبلیغ، آگهی کلاسیک و قدیمی Windows 2000 را مشاهده می کنید.
سخت افزارهای اضافه شده به سیستم نیز می توانند مشکل آفرین باشند. کارت صدا و کارتهای گرافیک با تراشه Kyro از این دسته هستند.
مشکل کارت صدا
اگر کارت صدایی از نوع Sound Blaster Live! /Value/5.1 در کامپیوتر خود نصب کرده اید، امکان دارد که این مشکل برای شما به وجود بیاید. قبل از اینکه سیستم هنگام Shutdown بایستد، برای مدت زمانی طولانی هیچ اتفاقی نمی افتد و یا اینکه شما پیغامی را تحت این عنوان " Devldr.exe پایان یافت،" دریافت می کنید.
در این حالت، راه حلهای مختلفی وجود دارد. به عنوان اولین راه حل، جدیدترین درایور کارت صدا را از سایت پشتیبانی شرکت سازنده آن کارت صدا تهیه کنید. اغلب اوقات، مشکل بدین ترتیب رفع می شود. علت اصلی بروز این مشکل، تداخل با فایل Devldr.exe است که این فایل مورد استفاده “LiveWar” واقع می شود. جدیدترین نسخه این نرم افزار را مستقیماً از سایت [url]http://www.liveservice.com/[/url] روی کامپیوتر خود نصب کنید. سرانجام می توانید فایل Devldr.exe را در " Modus ایمن شده " به واسطه تغییر نام از کار بیندازید. برای این منظور، پس از تست اتوماتیک کامپیوتر، کلید F8 را فشار دهید و از منوی
"Option Modus ایمن شده" را انتخاب کنید. پس از مرحله بالا آمدن سیستم (Boot)، پنجره Windows Explorer را باز کنید و در فهرست،../Windows/System32 فایل Devldr.exe را جستجو کنید. سپس این فایل را به اسم دیگری مانند Devldr.ex1 تغییر نام دهید. پس از انجام مرحله Reboot عادی، قاعدتاً هیچ گونه مشکلی نباید پدیدار شود.

آموزش هارد به هارد

جهت اجرای این آموزش باید کمی حرفه ای باشید و حواستان را جمع کنید . رایانه ها معمولا دارای یک هارد دیسک هستند . برای اولین قدم بهتر است که پارتیشن های هارد دیسک خودتان را نامگذاری کنید . برای این کار به My Computer رفته و روی یک پارتیشن کلیک راست کنید . گزینه Properties را انتخاب کنید . در پنجره باز شده شما می توانید نام پارتیشن را تغییر دهید . این کار را برای همه پارتیشن ها تکرار کرده و نام آنها را به خاطر بسپارید . حالا رایانه تان را خاموش کنید . شما هارددیسکی که می خواهید اطلاعات را از آن کپی کنید در اختیار دارید . به دقت ان را بررسی کنید .همه هارد دیسکها به وسیله یک نوع کابل به مادربورد متصل می شوند . در کنار محل اتصال کابل به هارد دیسک محل اتصال فیش برق یا همان POWER قرار دارد . اما مهمترین نکته که شما باید به آن دقت کنید جامپرها هستند . معمولا روی بدنه هارد دیسکها نحوه قرار گیری جامپرها توضیح داده شده است . جامپر یک قطعه ریز است که می توان به وسیله آن تنظیمات یک قطعه سخت افزاری را به صورت فیزیکی تغییر داد . در جدول موجود روی بدنه هارد دیسک به دنبال وضعیت Slave بگردید . شما باید جامپر هارد دیسک دوم را با توجه به توضیحات این جدول به حالت Slave تغییر بدهید . حالا در کیس رایانه خاموش را باز کنید . در کیس رایانه تان دنبال هارد خودتان بگردید . مشاهده می کنید که کابلی آن را به مادربرد متصل کرده است . این کابل معمولا دارای دو جای اتصال می باشد . ممکن است این کابل هم به هارد دیسک شما و هم به سی دی رام متصل باشد . شما می توانید از طریق همین کابل هارد دیسک دوم را به مادربرد متصل کنید . برای این کار می توانید جای اتصال دوم را از سی دی رام جدا کنید . به جای آن هارد دیسک را به این قسمت متصل کنید . حالا شما 2 هارد دیسک را از طریق یک کابل به مادربرد رایانه تان متصل کرده اید . هارد دیسک رایانه شما به عنوان میزبان و هارددیسک دوم به عنوان مهمان به حساب می آید . حالا باید برق مورد نیاز را برای هارد دیسک مهمان تامین کنید . به نوع فیش POWER هارد دیسک دقت کنید . یکی از این نوع فیشها احتمالا در رایانه شما به صورت آزاد وجود دارد . این کابل ها همگی به سیستم اصلی برق رایانه متصل هستند . یکی از این فیشهای آزاد را به هارد دیسک میمان وصل کنید . حالا باید رایانه تان را روشن کنید . به محض روشن شدن رایانه کلید Delete را فشار دهید تا وارد تنضیمات مادربرد شوید . این منو ممکن است با توجه به نوع مادربرد متفاوت باشد . اما معولا در اولین منو تنضیمات هارد دیسک تعیین می شود . به منوی Standard Cmos Features بروید . معمولا به صورت پیش فرض مادربرد های جدید برای شناسایی هارد دیسکها در حالت اتوماتیک تنظیم شده اند . اگر این گونه نیست شما تنظیم این قسمت را به حالت Auto تغییر دهید تا مادربرد به به صورت خودکار هارددیسک ها را شناسایی کند . این کار هم در قسمت باید صورت بگیرد . بعد از انجام این کار از این منو بیرون آمده و گزینه Save a Exit را انتخاب کنید . در صورتی که تمام مراحل را درست انجام داده باشید را یانه شما مثل سابق عمل می کند . ویندوز شما بالا می آید . اما با رفتن به قسمت My Computer متوجه اضافه شدن پارتیشن های جدید می شوید . پارتیشن های غریبه که نامشان برای شما آشنا نیست همان پارتیشن های هارد دیسک مهمان هستند . حالا اطلاعاتی را که لازم دارید بین دو هارد دیسک کپی کنید . دقیقا مانند زمانی که روی هارد دیسک خودتان اطلاعات رااز یک پارتیشن به پارتیشن دیگری کپی می کردید . بعد از تمام شدن کارتان دوباره رایانه تان را خاموش کنید . شما حالا باید همه چیز را به حالت اول برگردانید . هارد دیسک مهمان را با جدا کردن کابل های مادر برد و برق جدا کنید . وضعیت جامپر روی آن را دوباره به حالت اول برگردانید . این حالت روی بدنه هارد دیسک با عنوان Master مشخص شده است . اگر محل اتصال دوم روی کابل قبلا به سی دی رام متصل بود دوباره آن را به همان وضعیت برگردانید . در کیس را هم کاملا ببندید. 

چگونه یک متخصص امنیتی شوم؟

چگونه یک متخصص امنیت اطلاعات شوم؟ کسب چه مهارت های امنیتی، آینده مرا تضمین می کند؟
شاید این سوال بسیاری از مبتدی های امنیت اطلاعات باشد که می پرسند:
"چه مهارت هایی من نیاز دارم تا اولین شغل امنیتی خود را پیدا کنم؟" اخیرا در همین زمینه من با افراد زیادی برخورد کردم که درباره مهارت های مورد نیاز یک "تحلیگر امنیتی تکنولوژی های اطلاعاتی" سوال داشتند...

واقعا این سوال بسیار مهمی در زندگی حرفه ای یک شخص است که من چگونه می توانم مهارت های فردی خود را ارتقاء دهم. تقریبا در تمامی کسانیکه در حرفه های مربوط به کامپیوتر فعالیت می کنند، یک نقطه مشترک وجود دارد.
در حقیقت اینگونه نیست که ما فقط در زمینه حرفه خود باید اطلاعات کسب کنیم و آموخته شویم؛ ما نیاز داریم که از حرفه ها و تخصص های دیگر نیز در زمینه های مربوط به حرفه و شغل خود با خبر باشیم.
در زمان ما، یک مرکز تحصیلاتی متمرکز هم نبود که بخواهد تمامی مسایل امنیتی را یک جا مطرح کند. اما امروزه مراکز دانشگاهی و علمی متعددی هستند که در زمینه "امنیت اطلاعات" به صورت تخصصی فعالیت می کنند.

هر چند به دلیل ضعف اغلب مراکز آموزش رسمی در زمینه امنیت اطلاعات، برای رسیدن به جایگاه یک "تحلیلگر امنیتی" نیاز به تلاش فردی بسیاری است.
درست است که آوردن مهارت های دانشگاهی به دنیای واقعی امنیتی، به یک تحلیلگر می تواند کمک شایانی بکند، اما امروزه این غلط است که بگوییم یک نفر یک ترم درسی را در دانشگاه می گذراند و تبدیل به یک تحلیگر امنیتی می شود.

همه ما برای یک بار هم که شده در رویایمان، خود را در جایگاه یک تحلیلگر امنیتی قرار داده ایم و بدون آنکه کاری کرده باشیم پله های ترقی را بالا رفته ایم. اما در واقعیت چه؟ در واقعیت هم ما بهترین کسی هستیم که نقاط ضعف خود را می دانیم و به آن واقفیم و همانطور که در بالا اشاره کردم فقط با کسب برخی مهارت ها می توانید آینده شغلی خود را تضمین کنید.

آیا همه مسیر ها به یک نقطه ختم می شود؟

همه ما می دانیم که برخی حرفه ها از جمله مدیریت سیستم (System Administrator )، متخصص سخت افزار – اشخاصیکه در زمینه نگهداری روترها، سوییچ ها و ابزارهای دیگر تخصص دارند– و مدیران پایگاههای داده ای (Database Administrator )، تخصص های اصلی مشترکی با هم دارند.

بله! یک مدیر سیستم کسی است که بتواند در یک زمان تمامی کارهای گفته شده در بالا را انجام دهد، البته به دلیل آنکه در یک شرکت بزرگ و یا در یک سازمان دولتی مشغول است فقط می تواند در یک فیلد خاص فعالیت کند. بخشی از تخصص هایی که یک مدیر سیستم دارد در زیر آمده است و بعد از آن خواهیم گفت که چگونه آنها می توانند برای یک تحلیلگر امنیتی نیز مفید باشند:

· دانش و تخصص لازم در زمینه سیستم های ویندوزی
· دانش و تخصص در زمینه پروتکل های اصلی شبکه
· مفاهیم معماری شبکه
· آشنایی با فایروال، راه حل های آنتی ویروس ها و برنامه های ----- محتوا(Content Filter )
· تخصص های لازم در زمینه مدیریت پروژه

یکی از مهارتهایی که یک مدیر سیستم نیاز دارد دانش و تخصص کافی در زمینه سیستم عامل هایی است که در شبکه استفاده می گردد. در شبکه های امروزی این به معنی یادگیری در زمینه سیستم های ویندوزی و در برخی مواقع لینوکسی و یا BSD می باشد، زیرا تجربه به من نشان داده است که در اغلب شبکه ها فقط ما از یک نوع سیستم عامل استفاده نمی کنیم بنابراین آشنایی با اغلب آنها لازم است.

این موضوع دقیقا همان چیزی است که یک تحلیلگر امنیتی باید انجام دهد زیرا برای او تفاوتی بین سیستم عامل های مختلف وجود ندارد و او نیاز دارد که اطلاعات جامعی از کلیه سیستم عامل های ذکر شده داشته باشد.

اگر شما مدیر سیستم های ویندوزی باشید حتما با پروتکل های NetBIOS و فولدرهای اشتراکی ویندوز آشنایی کامل دارید زیرا که آنها پایه اصلی فعالیت های ویندوز در شبکه هستند.

یکی از ریسک های امنیتی این سرویس ها، بی حفاظ گذاشتن آنها به دلیل نداشتن کلمه عبور است. همه مدیران سیستم ها می دانند که با استفاده از کلمه عبور می توان امنیت را برای فولدرهای اشتراکی در شبکه برقرار کرد. این موضوع و دانش نیز یکی از چیزهای عمومی است که یک تحلیلگر امنیتی باید بداند.

داشتن دانش لازم در زمینه پروتکل های مورد استفاده از شبکه یکی از تخصص های مورد نیاز برای هر مدیر سیستم است. در ضمن یک مدیر سیستم کسی است که سرویس دهنده های وب (Web Server ) را راه اندازی و پیکربندی می کند .

دانش و تخصص لازم در زمینه خطاهای پروتکل HTTP، چیزی است که علاوه بر یک مدیر سیستم، یک تحلیلگر امنینی نیز آن را می داند. همچنین دانستن پروسه های مورد نیاز جهت محکم سازی یک سرویس دهنده وب جهت حفط امنیت آن، دانش مورد نیاز هر دو آنها است. این موضوع در زمینه پروتکل FTP نیز صادق است.

هر دو پروتکل FTP و HTTP دو بخشی هستند که بسیار مورد نفوذ و حمله کدهای مخرب قرار می گیرند. پس تعجبی ندارد که داشتن تخصص لازم در زمینه این دسته از پروتکل ها نیاز اصلی یک مدیر سیستم و یک تحلیلگر امنیتی است.

معماری یک شبکه جزو بخش هایی است که معمولا در شبکه های بزرگ مورد غفلت قرار می گیرند و باز هم یک مدیر سیستم تنها کسی است که در این زمینه بیشترین نگرانی را دارد.

با کمی پیچیدگی، یک شبکه می تواند هم از داخل و هم از بیرون در معرض خطر باشد. داشتن DMZ امروزه در برابر تکنیک های حفاظتی دیگر، بسیار معمول و پیش پا افتاده است. همه این مسایل که درباره معماری و طراحی یک شبکه است، نیاز به دانشی دارد که مدیران سیستم ها و تحلیلگران امنیتی هر دو به اندازه کافی از آن بهره مند باشند.

هر شبکه بزرگ و امروزی دارای ابزارهای مختلف امنیتی است. این ابزارها شامل فایروال، راه حل های آنتی ویروس ها، فیلترکنندگان محتوا و ------ سرور ها می باشد که معمولا تمامی آنها توسط مدیران سیستم ها، مدیریت می شود. تنها تفاوت یک مدیر سیستم و یک تحلیلگر امنیتی عمق دانش آنها درباره خروجی های این ابزارها می باشد.

برای نمونه یک تحلیلگر سیستم، کلیه ترافیک خروجی یک فایروال را تجزیه و تحلیل می کند و می گوید آیا هشدار های این سیستم معتبر هستند یا خیر. شاید فقط تعداد محدودی از مدیران سیستم هستند که با خواندن جزییات بسته های شبکه راحتند. این کار نیاز به زمان زیادی دارد، در حالیکه تنها چیزهایی که مدیران سیستم نیاز دارند راه اندازی سیستم ، پیکربندی و نگهداری از این ابزارهاست، این همان دانشی است که یک تحلیلگر امنیتی نیز آن را دارا می باشد.

مدیریت پروژه بخشی است که فقط در هنگام نیاز به کار می آید. دانش و تخصص آن نیز برای یک مدیر سیستم و یک تحلیلگر امنیتی یکسان است. ره آوردهای مدیریت پروژه به هر فرآیندی که یک نفر به عهده می گیرد قابل اعمال است.
شاید این سوال در ذهن ایجاد شود که چرا یک مدیر سیستم نیاز به دانستن این مساله دارد؟ یک نگاهی به اموری که در طول یک ماه مدیر سیستم انجام می دهد داشته باشید. این کارها از به روزرسانی سیستم ها بعد از انتشار یک اصلاحیه تا ارائه یک سرویس جدید در شبکه می باشد.

شما برای انجام تمامی این امور، به صورت ناخواسته اغلب مسایلی که در مدیریت پروژه مطرح است را انجام می دهید.
برای نمونه به روز رسانی سیستم عامل ویندوز XP به ویستا می تواند به عنوان یک پروژه مطرح شود. طرح های مختلفی مطرح می شود تا این پروژه با موفقیت صورت پذیرد و این همان کاری است که یک مدیر پروژه انجام می دهد.

حال این مساله چگونه به یک تحلیلگر امنیتی ارتباط پیدا می کند؟ اغلب مواقع یک تحلیلگر امنیتی به عنوان یک مشاور عمل می کند و در یک شرکت بزرگ جهت امری همچون "تجزیه و تحلیل ریسک" فعالیت می کند.
طراحی "سیستم مدیریت اصلاحیه ها" نیز امری مشابه آن است و نیاز به مشخص کردن وظایف جهت پیشبرد آن دارد.
همانطور که می بینید این مسایل به گونه ای با هم شباهت دارند و نیاز است که یک ره آورد مشابه مدیریت پروژه به آنها اعمال شود. در واقع اگر شما نخواهید این امور را تحت ره آوردهای مدیریت پروژه انجام دهید، این امور به سرعت و در بهترین حالت به سرانجام نخواهند رسید.

مرور دوباره

حالا بدیهی است که مهارت های مورد نیاز یک مدیر سیستم، بسیار مشابه یک تحلیلگر امنیتی است. برعکس اگر شما تخصص لازم در زمینه سیستم عامل های متفاوت، پروتکل های مختلف در شبکه و یا مهارت های مورد نیاز یک مدیر سیستم را نداشته باشید نمی توانید یک تحلیلگر امنیتی خوب باشید.

بیان وجوه اشتراکی این دو حرفه بسیار سمبلیک است. یک مدیر سیستم نه تنها در زمینه عملکرد سرویس های ارائه شده در شبکه مهارت دارد، همچنین نگران وضعیت امنیتی آنها نیز است. شما نمی توانید یک سیستم یا سرویس را بدون داشتن تخصص و دانش لازم درباره آن، امن کنید. یک تحلیلگر امنیتی شخصی است که دانش گسترده ای دارد.
شما می توانید یکی از تخصص های دیگر همچون "تست نفوذگری" (Penetration Testing ) و یا متخصص "امنیت برنامه های کاربردی" (Web Application Security ) را نیز به عنوان حرفه آینده خود انتخاب کنید.
بنابراین برای تمامی مدیران سیستم ها، انتخاب حرفه تحلیلگر امنیتی نمی تواند دور از ذهن و بعید باشد.